کد مطلب:95622 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110
[صفحه 302] در حكم قرآن بعد از آنكه خوارج شروع كردند به مذمت اما علیه السلام امام فرمود: ما مردم را حكم قرار نداده ایم، حكم ما قرآن است كه حكم قرآن حكم ولایت است. قرآن زبان ندارد و صامت است. حاكم صامت باید مترجمی داشته باشد تا منطق او را به دیگران برساند. همه مردم قرآن را نمی شناختند وقتی معاویه قرآنها را سر نیزه كرد تا حاكم بین ما باشد ما كه بر اساس قرآن قیام كرده ایم پذیرفتیم زیرا كه از حكم قرآن سرپیچی نداریم. و هرگز از آن روگردان نبوده ایم خدای عالم نیز در قرآن فرموده است اگر اختلافی پیدا كردید و نزاعی بین شما در گرفت به خدا و رسول مراجعه كنید قرآن كلام خداست و ما بایستی به كلام خدا تسلیم شویم یا به فرمان خدا و سنت رسول احترام بگذاریم اما بایستی به كلام خدا تسلیم شویم یا به فرمان خدا و سنت رسول احترام بگذاریم اما بشرط آنكه حكم قرآن را به صداقت و امانت بیان كنند، اگر به حقیقت گفته بودند ما اولین پیروان آن بودیم. اگر به طریق سنت رسول خدا نیز گفته بودند ما پیروی می كردیم. اما شما سخن حق نگفتید... حكم قرآن را بیان نداشتید من به حكم قرآن تسلیم شدم. اما حكمین دروغ گفتند و هر عالم و جاهلی عمل ننگین آنها را می داند شاید خداوند ایشان را به سرعت عذاب ندهد [صفحه 302] اما اینان باید به قرآن و بیان واقعیتها روی آورند و بر اطاعت حق و حكم قرآن گردن نهند كه فاضل ترین مردم در پیشگاه خداوند كسی است كه بر حق عمل نماید. پس شما از هم اكنون آماده شوید و به هم بپیوندید چرا حق را نمی بینید چرا به ظلم و ستم حریص شده اید چرا از فهم قرآن دور و از راه صواب و كامیابی منحرف شده اید. چرا ریسمان حق را نمی گیرید و به راه مستقیم نمی روید شما كه جنگجو و رزم آورید چرا فریب خوردید مردان راستگو و حقیقت بین شما كجا هستند. آنها به برادری و اخوت اعتماد داشتند چرا نصیحت مرا نمی شنوید چرا صلاح و مصلحت خویش را نمی شناسید؟
صفحه 302، 302.